حدیث جونیحدیث جونی، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

حدیث عشق زیبای زندگی

واکسن یکسالگی گل من

1393/8/20 13:24
نویسنده : سارا
94 بازدید
اشتراک گذاری

سلام زیبای من

درست یکسال پیش همچین روزی با اومدنت سرمای پائیزو برای منو بابات تبدیل به گرمترین روز سال کردی .تولدت مبارک گل من 

                                                                     

امروز با بابات رفتیم تا هم پایش رشدتو انجام بدیم ،هم واکسن یکسالگیتو بزنی .الحمدالله همه چیزت خوب بود وزنت 10:5 کیلو و قدت 78 سانتی متر بود .یادش بخیر انگار همین دیروز بود که با 3500 کیلو و قد 51 سانتی متر بدنیا اومدی.

زود بزرگ شدی ، اصلاً نفهمیدم این یکسال کی گذشت . چشم بهم بزنم میبینم داری عروس میشی انشاالله.محبت

انشاالله که همیشه سالم و سلامت باشی و روز گار بر وفق مرادت باشه .niniweblog.com

امروز که رفته بودیم پایش پوتیناتو پات کرده بودم و برای اولین با گذاشتم که بیرون راه بری البته الان یک ماه و نیم میشه که راه میری .انقدر آتیش سوزوندی که نگو   niniweblog.comرفته بودی یه پسره بزرگتر از خودتو هل میدادی و موهاشو میکشیدی شیطونکم.هی این طرف و اون طرف میرفتی و منم همش پشت سرت بودمکه زمین نخوری و بچه های مردمو اذیت نکنی.خندونک

niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

خلاصه که این روزا روزای شیرین کاریته .تو محرم وقتی میگفتیم حسین حسین تو سینه میزدی .اللهی که مامان  قربون اون دستهای خشکلت برم .امیدوارم که این دستهای خشکل همیشه در جهت کارهای خیر به حرکت در بیاد.

یهو دلم گرفت نمیدونم چرا.شاید برای گذر زود زمان .یاد دوران حاملگیم افتادم که چه جوری باهات که اون موقع تو دلم بودی حرف میزدم. فقط چیزی که ازت خدا میخوام سلبامتی و خوشبختی تو .

انشاالله که خداوند بزرگ که تورو به من و بابات دیه داد خودشم به تو سلامتی و خوشبختی عطا کنه عزیزم .محبتمحبت

پسندها (1)

نظرات (0)