حدیث جونیحدیث جونی، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

حدیث عشق زیبای زندگی

بدون عنوان

1392/6/20 12:28
نویسنده : سارا
34 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر زیبا روی من

خوبی مامانی ؟ از تکون خوردنات معلومه که خیلی خوبی امیدوارم که همینطور سالم و سلامت هر چه زودتر بیایی بغل بابایی و مامانی چون هر دو تامون دلمون برات پر میکشهقلب ،دخترم منو ببخش فکر کنم یه دو هفته ای میشه که برات خاطره ننوشتم آخه خودت که میدونی تو این دو هفته داشتیم اتاق تو خشکل خانومو درست میکردیم و یه سری تعمیرات تو خونه داشتیم به خاطر همینم خونه مادربزرگ بودیم (مادر بابا) تازه دیشب اومدم خونه خودمون اینقدر احساس خوبی داشتم که دوباره برگشتم خونه خودمون البته بنده خدا مادربزرگت خیلی محبت میکنه ولی خوب ایشالله وقتی بزرگ شدی خودت متوجه میشی که هرکسی تو خونه خودش خیلی راحتتره و هیجا احساسی رو که تو خونه خودش داره نداره.بگذریم قند عسل مامان اتاقت خیلی خشکل شده حالا تازه سرویس تخت و کمدت مونده که ایشالله امشب با بابایی میخوایم بریم ببینیم. ماچراستی عسل مامان میدونستی که شما الان تو هفته 30 ام هستی و ایشالله تقریباً 10 هفته دیگه میایی بغل مامان .الهی که فدات شم خیلی دوست دارم تنها چیزیم که تو این روزا از خدا می خوام سلامتی تو .

خدایا به حق بزرگیت تو این دهه برکت که از تولد حضرت معصومه (س) تا تولد حضرت امام رضا (ع) به همه بچه سالم و صالح عطا کن به منم همینطور

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)