خرید سیسمونی برای دختر قشنگم
سلام دختر زیبا روی من دیروز با بابایی و مامان بزرگ و بابا بزرگت رفته بودیم خرید سیسمونی برای شما دخمل خشکل ،یه سری لباس برات خریدیم خیلی هم خشکلن ولی هنوز یه عالمه چیز دیگه هست که باید برات بخریریم مثل سرویس کالسکه و تخت و کمد و... ولی ایشاء لله اونارو هم برات میخریم. دیشب که از خرید برگشتیم رفتیم خونه مامان بزرگ شام خوردیم ولی من دوباره از اون سردردای وحشتناک گرفته بودم فقط دلم میخواست زودتر بیام خونه بگیرم بخوابم ،وقتی رسیدیم خونه باباجونت گفت نمی خوای لباسای دختر خشکلمو تو کمدش بچینی ؟منم گفتم سرم خیلی درد میکنه نمیتونم فردا که از سر کار برگشتم براش میچینم ، رفتم خوابیدم ولی بعد از یک ساعت از خواب بیدار شدم بابات هنوز بیدار بود داشت ظرف...
نویسنده :
سارا
14:29